جدول جو
جدول جو

معنی پر پیچ و خم - جستجوی لغت در جدول جو

پر پیچ و خم
پیچ و تاب بسیار دارد، پر چین و شکن، درهم، بغرنج
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
فرهنگ لغت هوشیار
پر پیچ و خم
متعرّجٌ
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به عربی
پر پیچ و خم
Squiggly
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پر پیچ و خم
sinueux
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پر پیچ و خم
извилистый
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به روسی
پر پیچ و خم
מפותל
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به عبری
پر پیچ و خم
مروڑ دار
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به اردو
پر پیچ و خم
কোঁকানো
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به بنگالی
پر پیچ و خم
iliyojumlishwa
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به سواحیلی
پر پیچ و خم
kıvrımlı
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
پر پیچ و خم
구불구불한
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به کره ای
پر پیچ و خم
くねくねした
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به ژاپنی
پر پیچ و خم
berkelok-kelok
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
پر پیچ و خم
घुमावदार
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به هندی
پر پیچ و خم
gewunden
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به آلمانی
پر پیچ و خم
kronkelig
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به هلندی
پر پیچ و خم
ondulado
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
پر پیچ و خم
tortuoso
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
پر پیچ و خم
sinuoso
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به پرتغالی
پر پیچ و خم
弯曲的
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به چینی
پر پیچ و خم
kręcony
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به لهستانی
پر پیچ و خم
вигнутий
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به اوکراینی
پر پیچ و خم
งอ
تصویری از پر پیچ و خم
تصویر پر پیچ و خم
دیکشنری فارسی به تایلندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ چُ خَ)
پرپیچ و تاب: راهی پرپیچ و خم، راهی پیچاپیچ، بغرنج. درهم
لغت نامه دهخدا